طریق فلاح

مباحث معرفتی ، بصیرتی ،قرآنی ، اجتماعی و...

مباحث معرفتی ، بصیرتی ،قرآنی ، اجتماعی و...

بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۳ فروردين ۹۵، ۲۲:۱۲ - طاها میرویسی
    :)

سیرة ائمه علیهم السلام درآداب خروج از منزل‏

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۲۱ ق.ظ

سیرة ائمه علیهم السلام درآداب خروج از منزل‏

    قال الصادق علیه السلام‏: اذا خرجت من منزلک فاخرج خروج من لا یعود، و لا یکن خروجک إلا لطاعة، او فی سبب من اسباب الدین، و الزم السکینة و الوقار، و اذکر الله سرا و جهرا، سال بعض اصحاب ابى الدرداء اهل داره عنه، فقالت: خرج، فقال: متى یعود؟ قالت: متى یرجع من روحه بید غیره؟! و لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرا، و اعتبر بخلق الله تعالى برهم و فاجرهم اینما مضیت، و اسال الله تعالى ان یجعلک من خاص عباده، و ان یلحقک بالماضین منهم، و یحشرک فی زمرتهم، و احمده و اشکره على ما عصمک عن الشهوات، و جنبک عن قبح افعال المجرمین، و غض بصرک عن الشهوات و مواضع النهى، و راقب الله فی کل خطوة، کأنک على الصراط جائز، و لا تکن لفاتا، و افش السلام لاهله مبتدئا و مجیبا، و اعن من استعان بک فی حق، و ارشد الضال، و اعرض عن الجاهلین، و اذا رجعت و دخلت منزلک، فادخل دخول المیت فی القبر، حیث لیس له همة إلا رحمة الله تعالى و عفوه.

      قال الصادق علیه السلام‏: اذا خرجت من منزلک فاخرج خروج من لا یعود

     حضرت امام صادق علیه السلام مى ‏فرماید که: هر گاه اراده کنى که از منزل خود بیرون روى، باید بیرون روى مثل رفتن کسى که امید برگشت به خود نداشته باشد، و یقین بداند که در این سفر فوت خواهد کرد. یعنى: آنچه لازمة سفر است از وصیت و تحصیل برائت ذمّه از حقوق الله و حقوق الناس، بجا آر. که به حکم: «اللیل حبلى» و مقتضاى کریمه: و ما تدری نفس بأی أرض تموت‏ (لقمان- 34)، در هر نفسى احتمال مرگ دارد. اگر در سفر، اجل فرا رسد، پشیمان و مغبون نباشى. حدیث است که:

   «اذا اصبحت فلا تحدث نفسک بالمساء، و اذا امسیت فلا تحدث نفسک بالصباح، فانک لا تدرى ما اسمک غدا»

     یعنى: هر گاه به صبح رسیدى، قرار شام به خود مده، هر گاه به شام رسیدى، قرار صبح به خود مده. چرا که چه دانى که فردا نام تو چه خواهد بود، مرده یا زنده؟

     و لا یکن خروجک إلا لطاعة، او فی سبب من اسباب الدین.

    یعنى: باید بیرون رفتن تو از خانه نبوده باشد، ، مگر از براى طاعت و بندگى خداى تعالى، واجبى یا سنتى. مثل حج و زیارت مشاهد مقدسه، یا زیارت مؤمنین یا تحصیل معاش خود و عیال، که:

    «الکاد على عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»

     یعنى: ثواب کسى که به زحمت و ریاضت، تحصیل معاش کند از براى خود و عیال خود، برابر ثواب کسى است که در راه خدا جهاد کند.

    و الزم السکینة و الوقار.

     و در راه رفتن، ملازم سکینه و وقار باش. یعنى: به آرام دل و آرام بدن راه رو، و از سرعت و دویدن ، اجتناب کن  که در کل امور، اقتصاد و میانه‏ روى پسندیده است. یا شاید مراد اجتناب از حرکت هاى لغو و فکرهاى باطل باشد. و حمل کلام به معنى دوم ، بهتر است، چرا که معنى اول عن قریب خواهد آمد و «تأسیس» بهتر از «تأکید» است.

    و اذکر الله سرّا و جهرا.

     و در هنگام راه رفتن، از خداى تعالى غافل مباش، و به یاد او باش و در آشکار و نهان از ذکر او فارغ مباش.

    سال بعض اصحاب ابى الدرداء اهل داره عنه، فقالت: خرج، فقال:    متى یعود؟ قالت: متى یرجع من روحه بید غیره؟! و لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرا

     یعنى: شخصى از اهل خانه ابى درداء، احوال أبو درداء را پرسید، که در خانه است یا نه؟- جواب دادند که: در خانه نیست، دیگر پرسید که: کى به خانه مى‏ آید؟- جواب داد که: چه دانم حال کسى را که وجود و حیات او به دست دیگرى است، و مالک نفس خود به هیچ وجه نیست، نه نفع و نه ضرر.

     و اعتبر بخلق الله تعالى برّهم و فاجرهم اینما مضیت، و اسال الله تعالى ان یجعلک من خاص عباده، و ان یلحقک بالماضین منهم، و یحشرک فی زمرتهم‏

      یعنى: به نظر عبرت و بصیرت نظر کن، و عبرت‏گیر از جماعتى که پیش از تو بوده ‏اند، به کجا رفتند؟ و به خود اندیشه کن که جایى که ایشان رفته‏ اند، ناچار تو را نیز باید رفت، و عقباتى که بر ایشان گذشته است، به تو نیز خواهد گذشت. سعى کن که اگر ایشان را در آن نشأه، تأسفى و ندامتى باشد، تو را نباشد. و از خداوند عالم درخواه و استغاثه نما، که تو را از بندگان خاص خود بگرداند ، و تو را به بندگان خالص خود ملحق کند و با ایشان حشر کند و در آن نشأه در زمره ایشان باشى و حشر تو با ایشان باشد.

     و احمده و اشکره على ما عصمک عن الشهوات، و جنبک عن قبح افعال المجرمین.

    و تا توانى شکر خدا را کن که تو را از خواهشهاى نفسانى باز داشته ، و از پیروى‏ کردن شیطان، و از افعال مجرمین و گناهکاران اجتناب فرموده.

     و غضّ بصرک عن الشهوات و مواضع النهى.

    و چشم خود را بپوش ، و به جاهائى که خدا نهى کرده است نگاه مکن ، مثل داخل خانه‏ هاى مردم. حدیث است که: حضرت رسالت پناه صلّى الله علیه و آله از جایى مى‏ گذشت و شخصى در آنجا از سوراخ در به خانه کسى نگاه مى‏ کرد. حضرت را دید و گریخت، حضرت فرمود که:

    «لو ادرکتک لفقأت عینک»

   ، یعنى اگر من به تو مى‏ رسیدم، چشمهاى تو را از حدقه در مى‏ آوردم.

   واقصد فی مشیک (لقمان/ 19 )

    یعنى: در راه رفتن، میانه‏ رو باش، نه کاهل باش و نه بسیار تند.

   و راقب الله فی کل خطوة، کأنک على الصراط جائز

    و در هر قدمى و گامى که بر مى‏ دارى و مى‏ گذارى، منتظر حکم خدا باش، که گویا به قدم دیگر نمى‏ رسى، به کمال احتیاط باش، مثل کسى که از پل صراط مى‏ گذشته باشد. چنان که او «انا فآنا» در شرف افتادن است و در کمال استغاثه و جزع است به جناب احدیت، تو نیز چنین باش. و در هیچ حال غافل مباش که مبادا اجل فرا رسد و از او غافل باشى.

    و لا تکن لفاتا.

    و در هنگام راه رفتن، بسیار نگاه‏ کننده به اطراف و جوانب راه، مباش که مبادا به فتنه مبتلا شوى، یا به صدمه دیدن با حیوانى یا غیر حیوانى، به زحمت افتى.

    و افش السلام لاهله مبتدئا و مجیبا

    و در راه به هر که بر مى‏ خورى، سلام کن، اگر سلام کنند جواب گو. که: رد سلام واجب است و ابتداکردن به سلام، سنّت. و از جمله عملهاى سنتى که ثوابش زیاده از واجبى است، سلام کردن است. غرض، افشاى سلام، بسیارپسندیده و ممدوح است و از مستحبات مؤکده است. حدیث است که:

  «من خصائص المؤمن افشاء السلام، و اطعام الطعام، و الصلوة باللیل و الناس نیام»

    ، یعنى: از جمله خصایص مؤمن، فاش کردن سلام است به هر که باشد، خواه بزرگ و خواه کوچک، و خواه حر و خواه عبد، و طعام دادن به گرسنه، هر چند مخالف مذهب باشد، و نماز کردن در شب، وقتى که مردم در خواب باشند. و نیز حدیث است که:

    «أبخل الناس من بخل بالسلام»

    ، یعنى: بخیل‏ ترین مردم کسى است که بخل به سلام کند و به هر که مى ‏رسد، سلام نکند. و قید «لاهله» احتراز از کفار و منافقین است ، که سلام کردن به ایشان، استحباب ندارد، بلکه جایز نیست.

    و اعن من استعان بک فی حق‏

    و یارى کن به هر که از تو یارى خواهد. قضاى حاجت مؤمن در کارهاى مشروع، بسیار بسیار پسندیده است. حدیث است که: یکى از ائمه علیهم السلام از براى قضاى حاجت مؤمنى، قطع طواف کرد. شخصى گفت با حضرت: مگر فراموش کردى که طواف مى ‏کنى که قطع کردى؟ حضرت فرمود که: من از پدر و جدّ خود شنیده ‏ام که: ثواب قضاى حاجت مؤمن، برابر است با ثواب هفتاد طواف.

   و ارشد الضال.

    و راه گم کرده را راهنما باش ، خواه راه ظاهرى، خواه راه دین و ملت.

    و أعرض عن الجاهلین‏ (اعراف- 199).

    و از اهل جهل اعراض کن و بگذر ، و کسانى که مشغول به لهو و لعب هستند.

     و اذا رجعت و دخلت منزلک، فادخل دخول المیت فی القبر، حیث لیس له همة إلا رحمة الله تعالى و عفوه.

    و هر گاه از سفر بازگشتى و داخل منزل شدى، داخل منزل شو، مثل داخل شدن میت در قبر. یعنى: چنان که میت را در قبر، هیچ آرزو نیست غیر مغفرت و رحمت‏ الهى، تو نیز در منزل خود چنین باش، و فوت و موت را نصب العین خود کن و قرار بیرون رفتن از منزل به خود مده.[1]

 

 

 



[1] شهید ثانى، زین الدین بن على، شرح مصباح الشریعة / ترجمه عبد الرزاق گیلانى، 1جلد، پیام حق - تهران، چاپ: اول، 1377 ش.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۳۱
عبد الله پورفلاحیان کوه کمری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">