طریق فلاح

مباحث معرفتی ، بصیرتی ،قرآنی ، اجتماعی و...

مباحث معرفتی ، بصیرتی ،قرآنی ، اجتماعی و...

بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۳ فروردين ۹۵، ۲۲:۱۲ - طاها میرویسی
    :)

ابن تیمیه کیست؟

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ب.ظ

احمد بن تیمیّه در سال 661ق، 5 سال پس از سقوط خلافت بغداد، در «حرّان» از توابع شام دیده به جهان گشود و تحصیلات اولیّه را تا 17 سالگى در آن سرزمین به پایان برد. حمله مغولان به اطراف شام، ترس عجیبى در دلها افکنده بود و این امر سبب شد که عبدالحلیم، پدر احمد، همراه خانواده وجمعى از بستگان، حرّان را به سوى دمشق ترک گوید و در آنجا اقامت کند. تا سال 698، چیزى از احمد شنیده نشد، ولى از آغاز قرن هشتم بتدریج افکار شاذّ وى ظهور و بروز یافت. خصوصاً موقعى که ساکنین «حماة» از وى خواستند آیه (الرَّحْمنُ عَلى الْعَرْشِ اسْتَوى) را تفسیر کند، در تفسیر این آیه دچار لغزش شد و براى خداوند جایگاهى در فراز آسمانها که بر عرش و سریرى متّکى است تعیین کرد!(1)


1 . رساله حمویه، ص 429، ضمن مجموعه «الرسائل الکبرى». جالب این است که ابن تیمیه، با آیه (یا هامان ابن لی صرحاً لعلّی أبلغُ أسباب السَّموات فَأطلع إلى إله مُوسى)استدلال مى کند و ملاک حقیقت را، تصور (منحط و مادّى) فرعون از این که خداى موسى در آسمانهاست، مى گیرد!

صفحه 25

بسیارى از مسلمانان (بویژه شیعیان) خدا را پیراسته از جسم و جسمانیّت دانسته، و برتر از آن مى شمارند که در مکان خاصى محدود و مُحاط شود. زیرا آیاتى چون (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىء) و (لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد) ، با مفهوم روشن خود، آنان را از تشبیه خداوند به صفات مخلوقات باز داشته است. امّا ابن تیمیّه از آیه مزبور تفسیرى ارائه داد که مخالف آیات فوق، و مستلزم شباهت خداوند به انسانهاست.

انتشار پاسخ ابن تیمیه در دمشق و اطراف آن، غوغایى به راه افکند و علما از جلال الدین حنفى، قاضى وقت، محاکمه وى را خواستار شدند. قاضى او را احضار کرد ولى وى از حضور در محکمه سرباز زد.

ابن تیمیّه، پیوسته افکار عمومى را ـ با نظر دادن بر خلاف آراى مشهور و رایج مسلمین ـ متشنج مى کرد، تا این که در سال 705 در دادگاه محکوم و به مصر تبعید شد. وى در سال 707 از زندان آزاد شد ولى تا سال 712 به شام برگشت و در آنجا به نشر افکار و نظریّات خود پرداخت، تا اینکه مجدداً در سال 721 محکوم به زندان شد و در 728 در زندان درگذشت.(1)

ذکر بیانیّه هایى که عالمان بزرگ شام و مصر درباره ابن تیمیّه صادر کرده اند، در این مختصر نمى گنجد، لذا به گزیده اى از آنها اکتفا مى کنیم تا نقش او در تشویش افکار عمومى آن زمان و پاشیدن بذر نفاق روشن شود.

ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه خود معروف به«رحله ابن بطوطه» مى نویسد :من در دمشق فقیه بزرگ حنابله تقى الدین بن تیمیه را دیدم، او در


1 . البدایة و النهایة، ابن کثیر دمشقى:14/52.

صفحه 26

فنون گوناگون سخن مى گفت ولى در عقل او چیزى بود(1) آنگاه مى افزاید:

او در یکى از جمعه ها در مسجدى مشغول وعظ و ارشاد بود و من نیز شرکت کردم از جمله گفتار او این بود:

خداوند ]از عرش[ به آسمان نخست فرود مى آید مانند فرود آمدن من از منبر، این سخن را بگفت و یک پله از منبر پایین آمد، در این هنگام فقیهى مالکى به نام «ابن الزهراء» به مقابله برخاست، و سخن او را رد کرد، مردم به طرفدارى از ابن تیمیه برخاستند و فقیه معترض را با مشت و کفش زدند.(2)

این نمونه اى از عقاید او است که شاهد عینىِ، کاملاً بى طرف، با گوش خود شنیده و دیده است هرگاه مردى با این پایه از درایت و آگاهى از عقاید و معارف به تحلیل بپردازد باید از پى آمدهاى آن به خدا پناه برد.

شک نیست که ابن تیمیّه، در کنار نقاط ضعف فراوان خود، نقاط مثبتى نیز داشته است و «بد مطلق نباشد در جهان». منتها، هواداران وى تنها به نقاط مثبت او چشم دوخته و با چشم پوشى از خطاهاى او به ستایش مطلق وى پرداخته اند، ولى آزاد اندیشان که «حقیقت» را بیشتر از «افلاطون» دوست دارند، به هر دو جنبه نظر افکنده و نقّادانه با وى برخورد کرده اند. شخصیتهاى زیر، که هر یک در عصر خود از استوانه هاى علمى شام و مصر به شمار مى رفته اند، دیدگاههاى ابن تیمیّه را با آموزه هاى انبیا و اولیاى الهى مغایر شمرده و در نقد و ردّ وى کتاب نوشته اند:


1 . متن عبارت عربى ابن بطوطه: «وکان فی عقله شیء» براى حفظ امانت به ترجمه تحت اللفظى بسنده کردیم.

2 . رحلة ابن بطوطة: 95ـ 96، طبع دار صادر سال 1384.


صفحه 27

1. شیخ صفى الدین هندى أرموى (644 ـ 715ق).

2. شیخ شهاب الدین بن جهبل کلابى حلبى (م 733).

3. قاضى القضاة کمال الدین زملکانى (667ـ 733).

4. شمس الدین محمد بن احمد ذهبى (م748).

5. صدرالدین مرحّل(متوفى750).

6. على بن عبدالکافى سُبکى (م756).

7. محمد بن شاکر کتبى(م764).

8. أبو محمد عبداللّه بن أسعد یافعى(698ـ 768).

9. ابوبکر حصنى دمشقى (م829).

10. شهاب الدین احمد بن حجر عسقلانى(م852).

11. جمال الدین یوسف بن تغرى اتابکى(812ـ 874).

12. شهاب الدین بن حجر هیتمى(م973).

13. ملا على قارى حنفى(م1016).

14. ابو الأیس احمد بن محمد مکناسى معروف به ابو القاضى (960ـ 1025).

15. یوسف بن اسماعیل بن یوسف نبهانى (1265ـ 1350).

16. شیخ محمد کوثرى مصرى (م1371).

17. شیخ سلامه قضاعى عزامى (م1379).

18. شیخ محمد ابوزهره(1316ـ 1396).(1)

 


1 . براى آگاهى از نظریات اشخاص فوق، به کتاب «بحوثٌ فی الملل والنحل»،(ج4، صص37ـ 50) مراجعه کنید.

صفحه 28

برخى از این شخصیتها کتابهاى مستقلى در نقد آراى ابن تیمیّه نوشته اند.همچون تقى الدین سُبکى که در نقد ابن تیمیّه دو کتاب به نامهاى «شفاء السقام فى زیارة خیر الأنام» و «الدرّة المضیّة فى الردّ على ابن تیمیّه» دارد.

براى آن که خواننده گرامى از داورى دانشمندان بزرگ اهل سنت نسبت به افکار ابن تیمیّه مطلع شود، نمونه وار به برخى از سخنان آنان اشاره مى کنیم:

شمس الدین ذهبى، دانشمند مشهور اهل سنّت، در علم حدیث و رجال و درایه سرآمد عصر خویش بود و همچون ابن تیمیّه آیین حنبلى داشت. وى در نامه بلند وپند آمیزش به ابن تیمیه چنین مى نویسد:

آیا وقت آن نرسیده است که از جهالت دست بردارى و توبه کنى؟! بدان که تو به دهه هفتاد عمر خود گام نهاده اى و مرگ نزدیک شده است. به خدا قسم، فکر نمى کنم تو به یاد مرگ باشى، بلکه کسانى را هم که به یاد مرگ هستند تحقیر مى کنى! فکر نمى کنم سخن مرا بپذیرى و به پند من گوش دهى; بلکه بر آنى که در برابر نامه کوتاه من، دراز گویى کنى تا من رشته سخن را قطع کنم. تو پیوسته در فکر تفوّق بر من هستى تا من سکوت اختیار کنم!

تو که با من ـ که مى دانى دوستت هستم ـ این چنین مى کنى، پس با دشمنانت چه خواهى کرد؟! به خدا قسم در میان دشمنان تو، افراد صالح و خردمند و دانشور فراوانند، چنان که در بین دوستانت نیز افراد گنهکار و دروغگو و نادان و بیعار، زیاد به چشم مى خورد! بدان که من خوشحالم که در ظاهر از من بدگویى کنى; ولى در باطن از نصیحتم پند گیر. رحمت خدا بر آن


صفحه 29

کس که عیبم را ـ به رسم هدیه ـ به من بازگو کند....(1)

سُبکى، محقق هم عصر ابن تیمیّه، معتقد است«ابن تیمیّه ـ در پوشش پیروى از کتاب و سنّت، و دعوت مردم به حق و هدایتشان به سوى بهشت ـ در عقاید اسلامى بدعت گذاشت و ارکان اسلام را درهم شکست. او با اتفاق مسلمانان به مخالفت برخاست و سخنى گفت که لازمه آن جسمانى بودن خدا و مرکّب بودن ذات اوست تا آنجا که به ازلى بودن عالم ملتزم شد و با این سخنان حتى از 73 فرقه نیز بیرون رفت»!(2)

ابن شاکر کتبى در شرح حال ابن تیمیه از رساله اى یاد مى کند که وى درباره فضایل معاویه و عدم جواز لعن یزید نوشته است.(3) ابن حجر هیتمى دانشمند اهل سنت که همگان به فضل وى اعتقاد دارند، ابن تیمیه را فردى مى داند که:

خدا او را خوار و گمراه و کور و کر کرده است و پیشوایان اهل سنّت بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند. هر کس مى خواهد از عقاید وى آگاه شود به کتابهاى ابوالحسن سُبکى و فرزندش تاج الدین و امام اهل سنّت عز بن جماعه و غیر آنان رجوع کند.

سخنان ابن تیمیّه فاقد ارزش بوده و او فردى بدعتگذار، گمراه و گمراه گر، و غیر معتدل است. خداوند، به عدلش، با او رفتار کرده و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وى حفظ کند!(4)


1 . تکملة السیف الصقیل، صص109ـ 192.

2 . الدرّة المضیة فی الردّ على ابن تیمیّه، سُبکى، ص 5.

3 . فوات الوفیات، کتبى:1/77.

4 . الفتاوى الحدیثة:86، تطهیر الفؤاد: چاپ مصر، نگارش شیخ محمد بخیت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۰
عبد الله پورفلاحیان کوه کمری

نظرات  (۱)

سلام
وبلاگ وزینی است.
دردفروشی افتتاح شد.دردهای شما را خریداریم.
painstore.blog.ir
پاسخ:
سلام بنده خیلی درددارم ولی اینوبدون درد آدموپیرمیکنه بهتره تواین وادی زیادپانذاری مردم نیز از درد خوششان نمیادباتشکرازاینکه یه سری هم به ما زدی.
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم عاشق از قاضی نترسد می بیار
بلکه از یرغوی دیوان نیز هم محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصف ملک سلیمان نیز هم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">