بانویی که دوران زندگی ۸ معصوم را درک کرد
بانویی که دوران زندگی ۸ معصوم را درک کرد
"حبابه والبیه" یکی از ۱۳ زنی است که در زمان ظهور رجعت خواهد کرد، او دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرده و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت.
در زمان ظهور و حکومت حضرت حجت(عج) بانوان مختلفی به کمک و یاری امام زمان میپردازند که تعداد آن ها در روایات مختلف 50 نفر بیان شده است که امام باقر(ع) در این زمینه میفرماید: به خدا سوگند، 313 نفر میآیند که 50 نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد.
گروهی از یاوران اباصالح المهدی(عج)، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان(عج) آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد که در منابع معتبر اسلامی نام 13 زن یاد میشود که به هنگام ظهور قائم آل محمد(ص) زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان(عج) به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران و...خواهند پرداخت.
از این 13 زن یکی از آنها "حبابه والبیه" است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرده و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت، و در یک یا دو نوبت بهوسیله امام زین العابدین و امام رضا(ع) جوانیاش به او بازگردانده شد.
روایات مختلفی از حبابه نقل شده است: مهمترین روایتی که از حبابه نقل شده، روایت «سنگریزه» است، که حبابه نقل میکند روزی به امیرمؤمنان علی (ع) عرض کردم: خداوند تو را مشمول لطف و رحمت خویش قرار دهد، دلیل بر امامت چیست؟ آن حضرت با دست خود اشاره به ریگی که روی زمین افتاده بود کرد و فرمود: آن سنگریزه را نزد من بیاور! من آن ریگ را برداشتم و به ایشان دادم، آن حضرت ریگ را در کف دست خود گذاشت و با دست خود آن را نرم کرد، سپس با نگین انگشترش که نام خود آن حضرت بر آن نقش بسته بود، آن سنگریزه را مهر کرد و به من گفت: «ای حبابه! هرگاه کسی ادعای امامت کرد و توانست چنانکه دیدی بر سنگریزهای مهر بزند، پس بدان که او امام واجبالاطاعه است. همانا امام کسی است که هر چه را بخواهد و اراده کند، از او پنهان نگردد.»
حبابه میگوید: بعد از شهادت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نزد امام حسن (علیهالسلام) رفتم، آن حضرت بر مسند امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نشسته بود و مردم، معالم دین خود را از او سؤال میکردند. چون حضرت مرا دید، فرمود: «ای حبابه والبیه!» عرض کردم: «بله، ای مولای من!؟» فرمود: «آنچه همراه داری بیاور.» من آن سنگریزه را به ایشان دادم، آن حضرت نیز همانند امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) برای من بر آن سنگریزه مهر نهادند.
حبابه ادامه میدهد: پس از شهادت امام حسن علیهالسّلام به نزد امام حسین (علیهالسّلام) شرف حضور پیدا کردم. حضرت در مسجد پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله و سلّم) نشسته بود، چون وارد شدم، مرا خوشآمد گفتند و به نزدیک خود خواندند و فرمودند: «در میان نشانه امامت، آنچه را تو میخواهی هست، آیا دلیل امامت را میخواهی؟» گفتم: آری آقای من. فرمود: «آن چه با خود داری بیاور» سنگریزه را به آن حضرت دادم و ایشان هم بر آن مهر نهادند. پس از شهادت آن حضرت نزد علی بن الحسین علیهالسلام رفتم. در آن موقع سن من به ۱۱۳ سال رسیده بود و از شدت پیری ضعف بر وجودم غلبه کرده و رعشه بر اعضای من افتاده بود؛ ...حضرت فرمودند: «آنچه همراه داری بیاور.» من سنگریزه را به ایشان دادم و حضرت بر آن مهر نهادند. پس از شهادت امام سجاد علیهالسلام به خدمت امام محمدباقر، امام جعفرصادق و امام موسی کاظم و امام رضا (صلواتاللهعلیهماجمعین) رسیدم و همه حضرات سنگریزه را برایم مهر کردند. و در آخر نیز نزد امام رضا (علیهالسلام) رسیده و آن را مهر کرده و پیراهن حضرت را کفن خود نمود و نه ماه پس از رحلت امام رضا(علیه السّلام) زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.
روایت دیگری که از حبابه نقل شده، روایتی است که به سند معتبر در حرمت تراشیدن ریش وارد شده است: «فرات بن احنف» به حضرت گفت: یا امیرالمؤمنین! لشگر بنیمروان چه کسانی هستند؟ علی (علیه السلام) در پاسخ او فرمود: «آنها کسانی بودند که ریشهای خود را میتراشیدند و سبیلهای خود را رها کرده و آن را میتابیدند، خداوند هم آنان را مسخ کرد» حبابه میگوید: من تا آن روز گویندهای را خوش بیانتر از او ندیده بودم.
سومین روایت از حبابه گفت: ثابت ثمالی در روایتی از حبابه نقل میکند: از مولای خود امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) شنیدم میفرمود: «ما اهل بیتی هستیم که هرگز چیز مستکنندهای نمیخوریم، ماهی بدون فلس مصرف نمیکنیم و به هنگام وضو، مسح پا را از روی کفش انجام نمیدهیم، و هرکس از شیعیان و پیروان ما باشد، باید در اینگونه رفتارها مقید به اطاعت و پیروی ما باشد و پیوسته سنت و شیوههای رفتاری ما را الگو و ملاک عمل خود قرار دهد.»
روایت چهارمی که از حبابه نقل شده، حدیث معروف دیگری از حبابه نقل شده است که: از حسینبنعلی (علیهالسّلام) شنیدم که میفرمود: «ای حبابه! در میان این امت کسی بر ملت و دین ابراهیم، غیر ما و شیعیان ما نیست؛ و دیگران از این نعمت و موهبت الهی و فطری بهرهای ندارند.»