چند استفتاء از محضر مبارک آیة اللّه العظمى خامنهاى (دام ظلّه)
پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ
چند استفتاء از
محضر مبارک آیة اللّه العظمى خامنهاى (دام ظلّه)
1.
س: اگر چند سکّه بهار آزادى داشته باشم که به حدّ نصاب زکات برسد، آیا
پرداخت زکات آن واجب است؟ آیا اصلاً سکّه بهار آزادى زکات دارد یا خیر؟
ج: اگر سکّه بهار آزادى در موقعیت کنونى سکّهى رایج معاملى محسوب نمىشود، زکات ندارد.
ج: اگر سکّه بهار آزادى در موقعیت کنونى سکّهى رایج معاملى محسوب نمىشود، زکات ندارد.
(استفتا، 5521)
2. س: منظور از موسیقى لهوى چیست؟ و راه تشخیص موسیقى لهوى از غیر آن چیست؟
ج: موسیقى لهوى آن است که به سبب ویژگىهایى که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بىبندوبارى و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.
ج: موسیقى لهوى آن است که به سبب ویژگىهایى که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بىبندوبارى و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.
(اجوبةالاستفتائات، س1130)
3. س: غنا چیست؟ آیا غنا فقط شامل صداى انسان است یا اینکه شامل صداهاى حاصل از آلات موسیقى هم مىشود؟
ج: غنا عبارت است از صداى انسان در صورتى که با ترجیع همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد که خواندن به این صورت و گوشدادن به آن حرام است.
ج: غنا عبارت است از صداى انسان در صورتى که با ترجیع همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد که خواندن به این صورت و گوشدادن به آن حرام است.
(اجوبةالاستفتائات، س1133)
4. س: خواهشمند است حکم آوازخوانى زنان در مجالس عروسى (غنا در شب زفاف) را بیان فرمایید.
ج: در غنا و موسیقى حرام (که عبارت است از آواز لهوى مُضلّ عن سبیل الله) فرقى بین عروسى و غیر آن نیست.
ج: در غنا و موسیقى حرام (که عبارت است از آواز لهوى مُضلّ عن سبیل الله) فرقى بین عروسى و غیر آن نیست.
(استفتا، 891028)
5. س: رقص زن در میان زنان یا محارم و همچنین مرد در میان مردان یا محارم در عروسىها چه حکمى دارد؟
ج: رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل اینکه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است و در حکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسى و غیر آن نیست.
ج: رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل اینکه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است و در حکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسى و غیر آن نیست.
(استفتا، 891028)
6.
س: مراجعه مؤمنین به بعضى از کسانى که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به
معالجه مىکنند، با توجه به اینکه یقین دارند که آنها فقط کار خیر انجام
مىدهند چه حکمى دارد؟
ج: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر اینکه از راههایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود.
ج: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر اینکه از راههایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود.
(اجوبةالاستفتائات، س1233)
7. س: آیا هیپنوتیزم جایز است؟
ج: اگر به منظور غرض عقلایى و با رضایت کسى که مىخواهد هیپنوتیزم شود صورت بگیرد و همراه با کار حرامى هم نباشد، اشکال ندارد.
ج: اگر به منظور غرض عقلایى و با رضایت کسى که مىخواهد هیپنوتیزم شود صورت بگیرد و همراه با کار حرامى هم نباشد، اشکال ندارد.
(اجوبةالاستفتائات، س1235)
8. س: آیا تلقیح نطفه مردى اجنبى به همسر مردى که بچهدار نمىشود، از طریق قراردادن نطفه در رحم او جایز است؟
ج: تلقیح زن از طریق نطفه مرد اجنبى فى نفسه اشکال ندارد ولى باید از مقدّمات حرام از قبیل نگاه و لمس حرام و غیر آنها اجتناب شود و به هرحال در صورتى که با این روش کودکى به دنیا بیاید، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلکه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است که صاحب رحِم و تخمک است.
ج: تلقیح زن از طریق نطفه مرد اجنبى فى نفسه اشکال ندارد ولى باید از مقدّمات حرام از قبیل نگاه و لمس حرام و غیر آنها اجتناب شود و به هرحال در صورتى که با این روش کودکى به دنیا بیاید، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلکه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است که صاحب رحِم و تخمک است.
(اجوبةالاستفتائات، س1275)
9.
س: اگر جنین تشکیل شده از یک زوج را در رحم زن اجنبى بکارند حکم شرعى آن
چه خواهد بود؟ لطفاً احکام وضعى مسأله را هم بیان فرمایید.
ج: این عمل فى نفسه اشکال ندارد هرچند باید از لمس و نظر حرام اجتناب شود و فرزند ملحق به مرد و زن صاحب نطفه است و نسبت به آنان و اقارب آنان محرمیّت ثابت مىشود و نسبت به زن صاحب رحِم هم باید احتیاط شود؛ البته اگر به مقدار مقرّر شرعى ـ با رعایت شرایط آن ـ به بچه شیر دهد، محرمیّت حاصل مىشود.
ج: این عمل فى نفسه اشکال ندارد هرچند باید از لمس و نظر حرام اجتناب شود و فرزند ملحق به مرد و زن صاحب نطفه است و نسبت به آنان و اقارب آنان محرمیّت ثابت مىشود و نسبت به زن صاحب رحِم هم باید احتیاط شود؛ البته اگر به مقدار مقرّر شرعى ـ با رعایت شرایط آن ـ به بچه شیر دهد، محرمیّت حاصل مىشود.
(استفتا، 55345)
10. س: انجام عمل جراحى براى الحاق فرد خنثى به زن یا مرد چه حکمى دارد؟
ج: این کار فى نفسه اشکال ندارد، ولى واجب است از مقدّمات حرام پرهیز شود.
ج: این کار فى نفسه اشکال ندارد، ولى واجب است از مقدّمات حرام پرهیز شود.
(اجوبةالاستفتائات، س1280)
11.
1. آیا براى زنى که سالم است، جلوگیرى از باردارى بهطور موقت از طریق
بهکارگیرى وسایل و موادى که از انعقاد نطفه جلوگیرى مىکنند، جایز است؟
2. استفاده از یکى از دستگاههاى جلوگیرى از باردارى که چگونگى جلوگیرى از حاملگى توسط آن تا به امروز معلوم نشده، ولى به عنوان وسیلهاى براى جلوگیرى از باردارى شناخته شده است، چه حکمى دارد؟
3. آیا جلوگیرى دائم از حاملگى براى زنى که از خطر باردارى خوف دارد، جایز است؟
4. آیا جلوگیرى دائمى از باردارى براى زنانى که زمینه مساعدى براى به دنیا آوردن فرزندانى معیوب یا مبتلا به بیمارىهاى ارثى جسمى و روانى دارند، جایز است؟
ج: 1. اگر با موافقت شوهر باشد، اشکال ندارد.
2. اگر موجب از بین رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحِم شود و یا مستلزم نگاه و لمس حرام باشد، جایز نیست.
3. جلوگیرى از باردارى در فرض مذکور اشکال ندارد بلکه اگر حاملگى براى حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بهطور اختیارى جایز نیست.
4. اگر با یک غرض عقلایى صورت بگیرد و ضرر قابل توجهى هم نداشته باشد و با اجازه شوهر باشد، اشکال ندارد.
2. استفاده از یکى از دستگاههاى جلوگیرى از باردارى که چگونگى جلوگیرى از حاملگى توسط آن تا به امروز معلوم نشده، ولى به عنوان وسیلهاى براى جلوگیرى از باردارى شناخته شده است، چه حکمى دارد؟
3. آیا جلوگیرى دائم از حاملگى براى زنى که از خطر باردارى خوف دارد، جایز است؟
4. آیا جلوگیرى دائمى از باردارى براى زنانى که زمینه مساعدى براى به دنیا آوردن فرزندانى معیوب یا مبتلا به بیمارىهاى ارثى جسمى و روانى دارند، جایز است؟
ج: 1. اگر با موافقت شوهر باشد، اشکال ندارد.
2. اگر موجب از بین رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحِم شود و یا مستلزم نگاه و لمس حرام باشد، جایز نیست.
3. جلوگیرى از باردارى در فرض مذکور اشکال ندارد بلکه اگر حاملگى براى حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بهطور اختیارى جایز نیست.
4. اگر با یک غرض عقلایى صورت بگیرد و ضرر قابل توجهى هم نداشته باشد و با اجازه شوهر باشد، اشکال ندارد.
(اجوبةالاستفتائات، س1255)
12. س: بستن لولههاى منى مرد براى جلوگیرى از افزایش جمعیت چه حکمى دارد؟
ج: اگر این کار با یک غرض عقلایى صورت بگیرد و ضرر قابل ملاحظهاى هم نداشته باشد، فى نفسه اشکال ندارد.
ج: اگر این کار با یک غرض عقلایى صورت بگیرد و ضرر قابل ملاحظهاى هم نداشته باشد، فى نفسه اشکال ندارد.
(اجوبةالاستفتائات، س1256)
13. س: در مورد ازدواج دختران باکره که فرمودهاید اذن پدر لازم است آیا این حکم فتوى است یا احتیاط؟
ج: اذن پدر در ازدواج دختر باکره به احتیاط واجب شرط است.
ج: اذن پدر در ازدواج دختر باکره به احتیاط واجب شرط است.
(استفتا، 55349)
14. س: دختر بچه یک سالهاى را به فرزندى قبول کردم حال به دنبال راه حلّى هستم که آن را مَحرم نمایم.
ج: مىتوانید آن دختر را با وجود مصلحت و اذن حاکم شرع به عقد موقت پدر خود درآورید.
ج: مىتوانید آن دختر را با وجود مصلحت و اذن حاکم شرع به عقد موقت پدر خود درآورید.
(استفتا)
15. س: آیا مهریه زن به نرخ فعلى است؟
ج: موارد مختلف است، اگر تفاوت قدرت خرید پول زیاد باشد باید تفاوت را بپردازد.
ج: موارد مختلف است، اگر تفاوت قدرت خرید پول زیاد باشد باید تفاوت را بپردازد.
(استفتا، 62440)
16.
س: بعضى از افراد دچار ضایعات مغزى غیر قابل درمان و برگشت مىشوند که بر
اثر آن، همه فعالیتهاى مغزى آنان از بین رفته و به حالت اغماى کامل فرو
مىروند و همچنین فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نورى و فیزیکى مىشوند،
دراینگونه موارد احتمال بازگشت فعالیتهاى مذکور به وضع طبیعى کاملاً از
بین مىرود و ضربان خودکار قلب مریض باقى مىماند که موقّت است و به کمک
دستگاه تنفس مصنوعى انجام مىگیرد و این حالت به مدّت چند ساعت و یا
حداکثر چند روز ادامه پیدا مىکند. وضعیت مزبور در علم پزشکى «مرگ مغزى»
نامیده مىشود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و
حرکتهاى ارادى مىگردد و از طرفى بیمارانى وجود دارند که نجات جان آنان
منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است، بنا بر این آیا
استفاده از اعضاى مبتلا به مرگ براى نجات جان بیماران دیگر جایز است؟
ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بیمارانى که در سؤال توصیف شدهاند براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.
ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بیمارانى که در سؤال توصیف شدهاند براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.
(اجوبةالاستفتائات، س1292)
17.
س: علاقمند هستم اعضاى خود را هدیه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده
شود و تمایل خود را هم به اطلاع مسئولین رساندهام. آنان نیز از من
خواستهاند که آن را در وصیّتنامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود
آگاه کنم، آیا چنین حقّى را دارم؟
ج: استفاده از اعضاى میّت براى پیوند به بدن شخص دیگر براى نجات جان او یا درمان بیمارى وى اشکال ندارد و وصیّت به این مطالب هم مانعى ندارد، مگر در اعضایى که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مُثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود.
ج: استفاده از اعضاى میّت براى پیوند به بدن شخص دیگر براى نجات جان او یا درمان بیمارى وى اشکال ندارد و وصیّت به این مطالب هم مانعى ندارد، مگر در اعضایى که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مُثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود.
(اجوبةالاستفتائات، س1293)
18.
س: آیا مىتوان با تشخیص قطعى بیمارى در جنینهایى که دچار عیوب ژنتیک
بوده یا مادر آنها در طى باردارى بر اثر ابتلا به بعضى بیمارىهاى عفونى
بیمار شدهاند قبل از دمیده شدن روح سقط نمود؟
لازم به ذکر است این کودکان از بدو تولد تا پایان عمر دائماً در وضع مشقّتبارى بهسر خواهند برد و خانواده و جامعه نیز بهاى گزافى را از نظر روانى و مادى باید به دوش بکشد؛ و امروزه با روشهاى بسیار جدید پزشکى تشخیص دقیق این بیمارى را در ابتداى حاملگى مادر مىتوان داد.
ج: اگر نگهدارى و بزرگ کردن طفل معلول و عقبمانده و ناقصالخلقه برای والدین داراى زحمت و مشقّت بیش از متعارف باشد، به مقدارى که در عسر و حرج واقع مىشود، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح در او مانعى ندارد.
لازم به ذکر است این کودکان از بدو تولد تا پایان عمر دائماً در وضع مشقّتبارى بهسر خواهند برد و خانواده و جامعه نیز بهاى گزافى را از نظر روانى و مادى باید به دوش بکشد؛ و امروزه با روشهاى بسیار جدید پزشکى تشخیص دقیق این بیمارى را در ابتداى حاملگى مادر مىتوان داد.
ج: اگر نگهدارى و بزرگ کردن طفل معلول و عقبمانده و ناقصالخلقه برای والدین داراى زحمت و مشقّت بیش از متعارف باشد، به مقدارى که در عسر و حرج واقع مىشود، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح در او مانعى ندارد.
(استفتا، 59034)
19.
س: آیا جایز است مؤلفان و مترجمان و صاحبان آثار هنرى، مبلغى را در برابر
زحماتشان و یا به عنوان حق تألیف در مقابل تلاش و وقت و مالى که براى انجام
آن کار صرف کردهاند، تقاضا نمایند؟
ج: آنان حق دارند در برابر واگذارى نسخه اوّل یا اصلى اثر علمى و هنرى خود به ناشر، از وى هر مبلغى مىخواهند، دریافت نمایند.
ج: آنان حق دارند در برابر واگذارى نسخه اوّل یا اصلى اثر علمى و هنرى خود به ناشر، از وى هر مبلغى مىخواهند، دریافت نمایند.
(اجوبةالاستفتائات، س1337)
20.
س: تجدید چاپ کتابها و مقالههایى که از خارج وارد شده و یا در داخل
جمهورى اسلامى چاپ مىشوند، بدون اجازه ناشران آنها چه حکمى دارد؟
ج: مسأله تجدید چاپ کتابهایى که در خارج از جمهورى اسلامى منتشر شدهاند و یا تصویربردارى به طریق افست از آنها، تابع قراردادهایى است که راجع به آنها بین جمهورى اسلامى ایران و آن دولتها منعقد گشته است. و امّا کتابهایى که در داخل چاپ مىشوند، احوط این است که حق ناشر با کسب اجازه از او نسبت به تکرار و تجدید چاپ کتاب رعایت شود.
ج: مسأله تجدید چاپ کتابهایى که در خارج از جمهورى اسلامى منتشر شدهاند و یا تصویربردارى به طریق افست از آنها، تابع قراردادهایى است که راجع به آنها بین جمهورى اسلامى ایران و آن دولتها منعقد گشته است. و امّا کتابهایى که در داخل چاپ مىشوند، احوط این است که حق ناشر با کسب اجازه از او نسبت به تکرار و تجدید چاپ کتاب رعایت شود.
(اجوبةالاستفتائات، س1336)
21. س: آیا چاپ کتاب بدون اجازه صاحب آن و با وجود عبارت «حقوق چاپ براى مؤلف محفوظ است»، جایز است؟
ج: احوط این است که حقوق مؤلف و ناشر با کسب اجازه از آنان براى تجدید چاپ، رعایت شود.
ج: احوط این است که حقوق مؤلف و ناشر با کسب اجازه از آنان براى تجدید چاپ، رعایت شود.
(اجوبةالاستفتائات، س1341)
22.
س: آیا نسخهبردارى از نرمافزارهاى کامپیوترى جایز است؟ و بر فرض حرمت،
آیا این حکم مختص نرمافزارهایى است که در ایران تولید شده یا شامل
نرمافزارهاى خارجى هم مىشود؟
ج: احوط این است که در نسخهبردارى و تکثیر نرمافزارهاى کامپیوترى که در داخل تولید شده است، حقوق صاحبانشان از طریق کسب اجازه از آنان رعایت شود و در مورد خارج کشور، تابع قرارداد است.
ج: احوط این است که در نسخهبردارى و تکثیر نرمافزارهاى کامپیوترى که در داخل تولید شده است، حقوق صاحبانشان از طریق کسب اجازه از آنان رعایت شود و در مورد خارج کشور، تابع قرارداد است.
(اجوبةالاستفتائات، س1343)
23. س: آیا براى مسلمانان خرید کالاهاى اسرائیلى که در سرزمین اسلامى به فروش مىرسند، جایز است؟
ج: بر آحاد مسلمین واجب است که از خرید و استفاده از کالاهایى که سود تولید و فروش آنها عاید صهیونیستها که با اسلام و مسلمین در حال جنگ هستند، مىشود، اجتناب کنند.
ج: بر آحاد مسلمین واجب است که از خرید و استفاده از کالاهایى که سود تولید و فروش آنها عاید صهیونیستها که با اسلام و مسلمین در حال جنگ هستند، مىشود، اجتناب کنند.
(اجوبةالاستفتائات، س1349)
24. س: آیا در قسامه یک فرد مىتواند پنجاه قسم بخورد؟
ج: در موارد قسامه هرجا که عدد سوگندخورندگان کمتر از پنجاه نفر باشد (در طرف مدّعى) اجراى حکم به استناد این قسامه محل اشکال جدّى است.
ج: در موارد قسامه هرجا که عدد سوگندخورندگان کمتر از پنجاه نفر باشد (در طرف مدّعى) اجراى حکم به استناد این قسامه محل اشکال جدّى است.
(استفتا، 46212)
25.
س: اگر در قتل عمد، همه اولیاى دم مقتول، صغیر یا مجنون باشند، آیا ولىّ
قهرى (پدر یا جدّ پدرى) یا قیّم انتخابى دادگاه، حق درخواست قصاص یا مطالبه
دیه را دارند؟
ج: از مجموع ادلّه ولایت اولیاى صغیر و مجنون چنین استفاده مىشود که جعل ولایت براى آنان از طرف شارع مقدّس بهخاطر حفظ مصلحت مولّى علیه است. بنابراین در مسألهى مورد بحث که اولیاى دم، صغیر و مجنون مىباشند ولىّ شرعى آنان باید با ملاحظه غبطه و مصلحت آنان اقدام کند و انتخاب او نسبت به قصاص یا دیه یا عفو معالعوض یا بلاعوض نافذ است. بدیهى است که تشخیص مصلحت صغیر و مجنون باید با ملاحظه همه جوانب و از جمله نزدیک یا دور بودن او از سنّ بلوغ صورت گیرد.
ج: از مجموع ادلّه ولایت اولیاى صغیر و مجنون چنین استفاده مىشود که جعل ولایت براى آنان از طرف شارع مقدّس بهخاطر حفظ مصلحت مولّى علیه است. بنابراین در مسألهى مورد بحث که اولیاى دم، صغیر و مجنون مىباشند ولىّ شرعى آنان باید با ملاحظه غبطه و مصلحت آنان اقدام کند و انتخاب او نسبت به قصاص یا دیه یا عفو معالعوض یا بلاعوض نافذ است. بدیهى است که تشخیص مصلحت صغیر و مجنون باید با ملاحظه همه جوانب و از جمله نزدیک یا دور بودن او از سنّ بلوغ صورت گیرد.
(استفتا، 76385)
26.
س: در بین مردم باب شده که تعدادى از افراد (مثلاً بیست نفر) ماهیانه هر
کدام ده هزار تومان طبق قراردادى که همه آن را قبول کردهاند روى هم
مىگذارند و هر ماه به یکى از افراد به قید قرعه کل مبلغ را براى رفع
گرفتارىهاى مالى مىدهند و فردى که پول را مىگیرد هرماهه همان ده هزار
تومان را تا تمام شدن قسط مىدهد و بقیه نیز به قید قرعه و نوبت پول را
مىگیرند و هیچگونه سود و یا کارمزد به هیچکسى تعلّق نمىگیرد. لطفاً حکم
شرعى این مسأله را بفرمایید.
ج: مشارکت در قرضدادن به اعضاى صندوق به شرح فوقالذکر اشکال ندارد.
(استفتا، 1227
ج: مشارکت در قرضدادن به اعضاى صندوق به شرح فوقالذکر اشکال ندارد.
(استفتا، 1227
۹۳/۰۳/۰۱