ندای عبور از روحانی
استعفای هادی حیدری (کاریکاتوریست روزنامه شرق و سخنگوی حزب ندا)، اعتراض اصلاح طلبان پیشکسوت و اختلاف در بین اعضای حزب تاسیس نشده «ندا»، تنها بخشی از حاشیه هایی بود که طی چند ماه گذشته در صدر اخبار اصلاح طلبان قرار گرفت تا اینکه سرانجام این حزب، در گام نخست و حتی پیش از اخذ مجوز فعالیت، اقدام به انتشار بیانیه نمود.
در معرفی «ندای ایرانیان» آورده اند: «حزب ندا یا نسل دوم اصلاحطلبان یا حزب ندای ایرانیان، یک تشکل سیاسی میانهرو در جمهوری اسلامی ایران است که در مرداد ۱۳۹۳ اعلام موجودیت نموده است. بیشتر اعضای این حزب سیاسی عضو جبههٔ منحلشده مشارکت هستند. صادق خرازی نخستین دبیرکل این حزب به شمار میرود. بنابر اظهار نظر حجت شریفی، یکی از اعضای هیئت مؤسسان این تشکل، دلایل نامگذاری ندا اینگونه بیان شده است: با توجه به شرایطی که بعد از ۸۸ به وجود آمد و برای احزاب و گروههای اصلاحطلب فعالیت با همان اسم امکانپذیر نبود، بسیاری از احزاب جلوی فعالیتشان گرفته شده بود، دلیل دوم هم این بود که نیروهای اصلاحطلب یا در زندان بودند یا منفعل شده یا اینکه هجرت را انتخاب کرده یا به هر حال ممنوعیتی داشتهاند. این مجموعه با مشورتی که با آقای خاتمی صورت گرفته شکل گرفت، در حالی که به ما میگویند نسل دوم اصلاحات، ما عبارت نسل دوم را به کار نبردیم و توصیه آقای خاتمی بود که از این عنوان استفاده نکنیم ما میخواهیم درون حاکمیت کار سیاسی کنیم و برای اصلاحات دستاوردهای جدید به دست آوریم. در ابتدا نام این حزب برگرفته از «نسل دوم اصلاحطلبان» بود اما پس از آن با انتقادات شدید اصلاحطلبان روبرو شدند وجه نامگذاری آن را به «ندای ایرانیان» تغییر دادند.»
اهمیت نخستین بیانیه «ندا» از آن جهت است که با اندکی تامل و دقت در لابلای خطوط این بیانیه به خوبی می توان دریافت افرادی از اصلاح طلبان که بواسطه اغتشاشات سال۸۸ از عرصه سیاسی دور مانده بودند، حال در حال بازیابی خود و بازگشت به خط مقدم جبهه سیاسی کشور هستند.
خاتمی؛ عالیجناب پرده نشین «ندا»
نکته قابل توجه در این بیانیه، محوریت سید محمد خاتمی در حزب تاسیس نشده «ندا»ست؛ تا جایی که حتی صادق خرازی (دبیرکل احتمالی) نیز در مصاحبه ای صراحتا گفته بود که «من درباره تشکیل این حزب با سیدمحمد خاتمی مشورت کردم و وی موافقت خود را با ایجاد این تشکل و هر تشکل سیاسی دیگر اعلام کرده است.»
البته نقش پر رنگ خاتمی که همچنان اهتمامی برای اعلام برائت از اتفاقات سال ۸۸ از خود نشان نداده ، در حزب «ندا» تنها به یک مشورت ساده ختم نمی شود چراکه در این بیانیه صراحتا آمده است: «آنچه که امروز این افراد را در غالب حزب نوخاسته «ندای ایرانیان» در کنار یکدیگر جمع کرده است مجموعهای از تجربیات تلخ و شیرین گذشته و آزمودن استراتژیها و تاکتیکهای متعددی است. در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات ۱۳۸۸ یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاح طلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیت شناسی و دوراندیشی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاح طلبان بود؛ در یک کلام خاتمی دوباره به ما یادآور شد که راه پیشبرد دموکراسی و توسعه کشور هنوز هم از صندوق رای میگذرد.»
در ادامه این بیانیه به نقش خاتمی در پیروزی روحانی در انتخابات سال۹۲ نیز اینچنین اشاره می شود: «پس از رد صلاحیت بحث برانگیز آیت الله هاشمی رفسنجانی که موجب حاکم شدن موج جدیدی از ناامیدی و رکود بر فضای انتخابات شد، اینبار نسل جوان اصلاح طلب بودند که بر نومیدی غلبه کرده، دست بر زانوان نهاده و قامت برافراشتند و با محوریت سید محمد خاتمی، پروژه ائتلاف دو کاندیدا را پیگیری و توانستند زمینه گرم شدن انتخابات و انتخاب جناب آقای روحانی و استقرار دولت «تدبیر و امید» را فراهم آورند.»
خاتمی در حالی می خواهد با دامن ناپاک از فتنه۸۸ بار دیگر عروسک گردان «ندا» شود و به عرصه سیاست بازگردد که همچنان در بین مردمان «۹دی» به عنوان یکی از سران فتنه شناخته می شود و اکنون «ندا» قرار است با پرچم فردی متولد شود که مردم همچنان منتظر روشن شدن تکلیفش با اتفاقات سال۸۸ هستند!
پروژه عبور از روحانی؛ وظیفه ای که به گردن «ندا» افتاد!
یکی از نکاتی که از همان روزهای نخست دولت یازدهم قابل پیش بینی به نظر می رسید، این بود که قطعا اصلاحات، «اعتدال» دولت یازدهم را تاب نخواهد آورد و روزی پروژه «عبور از روحانی» کلیک خواهد خورد اما اینکه مدیریت این پروژه به دست چه کسی و کدام گروه خواهد افتاد در هاله ای از ابهام بود که با این اوصاف و با عنایت به نخستین بیانیه «ندا» به نظر می رسد این وظیفه خطیر! به عهده «ندا» محول شده است چرا که در بخشی از این بیانیه به صراحت اشاره شده است که «انتظار میرفت که پس از استقرار دولت تدبیر و امید آثار وقایع پس از خرداد ۸۸ از کشور زدوده شود و از آن تجربه، چراغی برای راه آینده افروخته شود اما متاسفانه گشایش چندانی برای فعالیت مجدد احزاب اصلاح طلب صورت نگرفت و بسیاری از افراد و گروهها نیز به دلیل هزینههای فراوانی که پرداخت کردهاند چندان قادر و یا مایل به شروع مجدد فعالیتهای خود نیستند و نهادهای مربوطه نیز مساعدتی برای ایجاد گشایش در فضای سیاسی انجام نمیدهند.»
کنایه «ندا» به زندانیان سیاسی در کشور!
هرچند اهالی «ندا» در نخستین بیانیه خود می خواهند خود را آرام و به دور از تنش های سیاسی نشان دهند اما در همان گام نخست به صراحت نشان داده اند که گویا قرار است تعبیر «آرماش قبل از طوفان» شوند!
همانجایی که در بیانیه خود با کنایه به وجود زندانیان سیاسی در کشور هم صدا با رسانه های بیگانه آورده اند: «ما در کنار آنکه انسداد سیاسی و وجود زندانیان سیاسی را خواست حاکمیت و مردم نمیدانیم؛ معتقدیم که ایجاد محدودیت در فعالیت آزادانه سیاسی و جریدههای در توقیف، به شدت به توسعه سیاسی و اعتمادسازی عمومی لطمه میزند و هزینهای همگانی بر دولت و ملت تحمیل میکند. ما در جهان پساجنگ سرد زندگی میکنیم، جهانی که از بستر واقعگرایی، گفتمان پدید میآید و نتیجه گفتمان به پارادایم تبدیل میگردد. در فرآیندی این چنین به جای آنکه مطالبات برحق را در روشهای پر تنش تحمیل کنیم و جامعه و مردم و حاکمیت را با بحران ناخواسته روبرو سازیم، معیار حقخواهی و تجلی عینی عدالتخواهی را در مشارکت اجتماعی و صندوقهای رای دنبال میکنیم.»
البته اهالی «ندا» بهتر است به این تناقض آشکار در بیانیه خود پاسخ دهند که سرانجام مردم باید «دم خروس» را باور کنند یا «قسم حضرت عباس» را! از یک سو خود را متعهد به دوران پس از خرداد۷۶ می دانند (همان تفکری که نتیجه ای جز اغتشاشات در سال های ۷۸ و ۸۸ در بر نداشت) و از سوی دیگر می گویند «معیار حقخواهی و تجلی عینی عدالتخواهی را در مشارکت اجتماعی و صندوقهای رای دنبال میکنیم» که اگر اینچنین بود و به این گفته خود اعتقاد داشتند هیچ گاه اتفاقات سال۸۸ و چنین هزینه های گزافی برای کشور و مردم به وجود نمی آمد!
علی ایحال؛ در روزهایی که اصلاح طلبان مطابق پیش بینی ها از روحانی به عنوان نردبان سیاسی خود استفاده کردند، امروز تنها جامه خود را تغییر و با نامی ظریف چون «ندا» بار دیگر به دنبال بر هم زدن آرامش جامعه هستند. این یک پیش بینی یا پیشگویی نیست؛ بلکه مسیری که امروز «ندا» در پیش گرفته همان راهی است که «اصلاحات» در سال۷۶ پیش روی خود قرار داده بود!