سیر وسلوک درعالم برزخ
سیر وسلوک درعالم برزخ
روح بعد از پایان زندگی دنیا در جسم لطیفی قرار میگیرد که از بسیاری عوارض جسم مادی بر کنار است.
ولی از آن نظر که شبیه این جسم مادی است به آن بدن مثالی میگویند. که نه کاملاً مجرد است و نه مادی محض. بلکه یک نوع "تجرد برزخی" است. البته همانگونه که درک حقیقت زندگی عالم آخرت برای ما اسیران زندان عالم ماده غیر ممکن است، آگاهی از جهان برزخ به طور کامل نیز ممکن نیست چون جهانی است محیط بر دنیا و بالاتر از آن.
ولی با استناد به برخی از روایات و کلمات دانشمندان میتوان آن را به حالت خواب تشبیه کرد. در خوابهای راستین روح انسان به نقاط مختلف پرواز میکند و مناظری را میبیند و لذت میبرد و گاه متألم میشود.(1)
پس انسان دارای روح مجرد است و بعد از مرگ وارد عالم برزخ شده و تا قیامت در آنجا میماند و در این مدت یا متنعّم به نعمتهای برزخی است و یا معذّب به عذاب برزخی.
انسان در عالم برزخ زنده در سیر و سلوک به سمت خداوند است با بدنی مناسب با عالم برزخ که خدا به او عطا کرده که او همین شخص دنیائی است و از علم و شعور مناسب با آن عالم و بدن برخوردار است. بنابراین علم و آگاهی گاهی از راه درس خواندن و... فراهم میشود و گاهی از راه تهذیب نفس و این علم و حیات در برزخ وجود دارد.(2)
قرآن فرموده: برزخی هست که گروهی در نعمت اند مثل شهداء(3) و گروهی در عذابند مثل فرعون...(4)
ولی وارد جزئیات آن نشده است، جزئیات را روایات مشخص کرده است.(5)
روایات دلالت بر نوعی حیات برزخی میکنند که ارتباط با این جهان مادی هم دارد و بعضی از سخنان را میشنوند چنانچه امام علیعلیه السلام در برگشت از صفین در کنار قبرستان ایستاد و با مردگان سخن گفت و فرمود: اجازه سخن گفتن ندارند و اگر اجازه داشتند به شما خبر میدادند که بهترین زاد و توشه در سفر آخرت پرهیزگاری است.(6)
اضافه بر روایات، ارتباط دانشمندان با عالم برزخ هم نشان میدهد که در آنجا انسانها از ادراکات گستردهتری برخوردارند و گاه بخشی از علوم خود را از طریق ارتباط با مردم این جهان به آنها منتقل میکنند.(7)
برزخ، حیاتی است که واقعیت را به انسان میفهماند چون در حیات دنیا خیلی از واقعیتها را انسان نفهمیده و در آنجا واقعیتها برای او روشن میشود.(8)
در برزخ گرچه عمل نیست ولی مانعی ندارد که محل معرفت و آگاهی بیشتر باشد بر این اساس امام کاظمعلیه السلام فرمود: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم میدهند تا خداوند به این وسیله درجات او را بالا برد و...(9)
پس در عالم برزخ انسان از آگاهی بالاتری نسبت به آگاهی دنیا برخوردار است، معلومات انسان در عالم دنیا با عالم برزخی متفاوت است در عالم طبیعت از راه حس و تجربه و... آگاهی پیدا میکنیم ولی در عالم برزخ که بدن مادی و ابزار علم و آگاهی وجود ندارد از طریق شهود خواهد بود.
آیا اهل برزخ با اهل دنیا ارتباط دارند؟
ارتباط و سر زدن اهل برزخ با بازماندگان و عالم دنیا، بر اساس قوانین عالم برزخى که بر اهل دنیا محسوس نیست، از بسیارى روایات به دست مى آید تا آنجا که در کتاب شریف کافى باب جداگانه ى پیرامون همین موضوع آمده است.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: وقتى مۆمن به دیدار اهلش مى آید، کارهاى که موجب رضایت و خشنودى او است را مىبیند، اما کارهاىی که موجب ناراحتى او مىشود از او پوشیده مىشود، اما کافر وقتى به دیدار اهلش مىآید آنچه موجب ناراحتى اش مىشود مىبیند اما کارهاىی که موجب خوشحالى او مىشود از او پوشیده مىشود.(الفروع من الکافى،3/ 230)
مومن و کافر به دیدار اهلش مى آیند، وقتى مۆمن مى بیند اهلش کارهاى خوب انجام مى دهد، حمد خدا مى گوید. اما وقتى کافر مى بیند اهلش کار خوب انجام مى دهد حسرت مى برد.
از این دو حدیث و احادیث دیگر این باب دو نکته به دست مى آید:
1. سنت دیدار اهل برزخ با اهل دنیا ماهیت عذاب یا نعمت دارد و بدون هدف نیست.
2. توفیق دیدار نسبت به جایگاه مۆمن و کافر متفاوت است، اگر این دیدار مایه ى خشنودى و کمال مۆمن باشد و مومن نیز درجه ى ایمان اش بالا باشد هر روز مى آید و گرنه هفته ى یکبار و یا... در مقابل کافر اگر در کفرش عمیق باشد و این دیدار مایه ى شرمسارى او باشد هر روز و گرنه هفته ى یکبار و... مى بیند. (الفروع من الکافى، 30 / 31 ـ 230) پس ارتباط براى اهل برزخ محدود و بر اساس ضوابط است.
اهل برزخ بسیار آرزو دارند که چیزهاى را که دیده اند و همین طور از احوال شان زنده هاى در دنیا آگاه شوند، قرآن مجید از زبان مومن آل یاسین از دنیاى برزخ حکایت مى کند که مى گفت: اى کاش بستگانم و قوم من مى دانستند چگونه خداوند مرا آمرزید و مورد کرم و رحمت خویش قرار داد. (یس / 27)
از رسول خدا نقل شده که فرمود: براى مردگان خود هدیه (صدقه و دعا) بفرستید، ارواح مومنان هر جمعه به آسمان دنیا مى آیند، در برابر منازل خود با چشم گریان مى گویند: اى اهل و فرزندان و پدر و مادر و خویشان من! از آن اموالى که در دست ما بود و حالا در دست شما است و عذاب و حساب آن بر ما است مهربانى کنید به درهمى ، قرص نانى ، لباسى که خداوند شما را از لباس هاى بهشت بپوشاند، سپس پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و همراهان گریه کردند و...(منازل الآخرة، شیخ عباس قمى، ص 40 ـ 39)
پی نوشت ها:
1) آیة اللّه مکارم شیرازی، پیام قرآن (چاپ چهارم، سال 1374) ج 5، ص 464.
2) آیة اللّه جوادی، تفسیر موضوعی (چاپ دوم، سال 1366) ج 2، ص 504-524 و ص 388.
3) بقره: 153.
4) مۆمن: 40.
5) ر.ک: بحارالانوار، ج 6، ص 223 و 224.
6) نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 130.
7) پیام قرآن، ج 5، ص 461.
8) تفسیر موضوعی، ج 3، ص 391.
9) اصول کافی، ج 4، ص 606، باب فضل حامل قرآن، حدیث 10.