فرهنگ رضوی یعنی فقرزدایی نه کمک به فقیر؛
فرهنگ رضوی یعنی فقرزدایی نه کمک به فقیر؛
* عصر امام رضا(ع) شبیه دوران پیامبر(ص) بود
آنچه برای همه ما مهم است این است که نه بی توحید میتوان زندگی کرد و نه بیولایت. ما موظفیم درباره جهان بیاندیشیم که از کجا آمدیم و به کجا میرویم و به کجا میرویم و پایان کارمان چیست. محصول این کار که یک تفکر الهی است سه نتیجه است یکی جهان دانی دقیق یکی جهان داری دقیق و یکی جهان آرایی دقیق.
ما اکنون در جاهلیتیم و جاهلیت را میشود به عقلانیت تبدیل کرد، چرا که وجود مبارک حضرت رسول همین کار را کرد. وقتی وجود مبارک پیامبر تجلی کرد امیرالمونین علی(ع) نقشه جهان را مهندسی کرد فرمود یک ضلعش الحاد بود که میگفتند: «ان هی الا حیاه الدنیا نموت و نحیا» (37 مومنون)
ضلع دیگرش شرک بود که می گفتند: «هولاء الهتنا نعبد ما یعبد آباءنا»
و ضلع دیگر مسیحیت و یهودیت آمیخته به الحاد یا شرک بود. این وضع جهان موجود بود. یا می گفتند مبدائی نیست که الحاد بود و یا میگفتند هست یا اگر یهودیتی و مسیحیتی و زرتشیتی بود، یهودیت ناب نبود، مسیحیت ناب نبود، آلوده بود.
وجود مبارک امام رضا(ع) در این عصری که جلوه کرد شبیه همان عصر رسالت بود که جهان دارای این عناصر پراکنده بود. عدهای می گفتند خبری نیست و مرگ پوسیدن است. انسان با مردن می پوسد بعداز مرگ خبری نیست؛ «ان هی الا حیاه الدنیا نموت و نحیی بما یهلکنا الا الدهر» (24 جاثیه)
اما همان کاری که وجود مبارک رسول اکرم کرد که فرمود: «مرگ از پوست به درآمدن است نه پوسیدن» انسان مرگ را میمیراند نه این که بمیرد: «کل نفس ذائقة الموت» (35 انبیاء)
* قدرت امامت امام رضا(ع) مسئله امامت را ثبیت کرد
آن انسان کامل که خلیفة الله است گاهی به صورت نبی گاهی به صورت ولی و امام ظهور می کند، این شرط توحید است این حرف را ذات مقدس رسول گرامی آورد، وجود مبارک امام رضا(ع) آورد.
وقتی حضرت وارد ایران شدند بخش وسیعی از خاورمیانه را ایران تامین میکرد، آن روز دو ابر قدرت در خاورمیانه حکومت می کردند یکی امپراطوری ایران بود یکی امپراطوری روم. در سوره مبارکه روم وقتی خداوند میفرماید: «غلبت الروم»(1 روم) که با فعل مجهول ذکر می کند دیگر لازم نیست بفرماید چه کسی غالب شد چه کسی پیروز شد. آن روز وقتی می گفتند روم شکست خورد یعنی ایران پیروز شد.
ایران چنین قدری بود و یک چنین قدرتی داشت، بخش وسیعی از جهان وقتی در اختیار بنی العباس قرار گرفت.
وقتی وجود مبارک امام رضا وارد خراسان شد، هم الحاد حکومت داشت هم شرک حکومت داشت هم مسیحیت و یهود آلوده حکومت داشت و هم در داخل مذهب شیعه، زیدیه از یک سو میکشیدند، اسماعیلیه از سوی دیگر میکشیدند، واقفیه از سوی دیگر می کشیدند، این قَدرت امامت امام رضا(ع) بود که مسئله امامت را تنظیم و تثبیت کرد. هم توحید را تثبیت کرد. دیگر در این سرزمین سخن از شرک و الحاد و صنمیت نبود هم دیگر سخن از زیدیه بودن و اسماعیلیه بودن و واقفی بودن و فطحی بودن نبود مگر در کتاب های تاریخ.
* کار مسلمان این است که فقر را ریشهکن کند
شما عزیزانی که به نام مبارک امام رضا(ع) تلاش می کنید اولین کار سواد لازم میخواهد. در آنجا بیمارستان درست کردن در آنجا خدمت فقرا کمک کردن این ها در درجه 10 و 12 کار است، اولین کار سواد است اولین کار سواد اولین کار سواد. اگر آن عُرضه را دارید که توحید صدوق را درس بخوانید و درس بگویید می توانید با الحاد مبارزه کنید و اگرنه کمک کردن به فقیر، ساختن، کارهای عادی، این ها از خیلی ها برمی آید کدام کشور است که کمک به فقیر ندارد، شما از تاشکند تا واشنگتن، از واشنگتن تا تاشکند، بسیاری از این عزیزان نه خدا را قبول دارند نه قیامت را. ولی کمک به فقرا را قبول دارند مگر می شود در اتحاد جماهیر شوروی حمایت از بی سرپرست نباشد؟! به فقیر رسیدن کار هرکسی است با فقر مبارزه کردن کار هر کسی نیست. یک بیان نورانی که حضرت امیر دارد که حضرت فرمود: من اگر فقر را ببینم گردنش را می زنم.
کمک به فقیر از هر کافری بر میآید ما کشور کفر که فراوان داریم. این چین است این ژاپن است این شوروی است این ها هم حمایت از فقرا دارند.
این کار مسلمان نیست که به فقیر کمک کند کار مسلمان این است که فقر را ریشه کن کند، این که فرمودند اقتصاد مقاومتی یعنی همین.
* مبادا فکر کنید فرهنگ رضوی یعنی کمک به فقیر
ایران 70 میلیون جمیعت دارد. جهان 7 میلیارد. ما یک صدم جمعیت دنیا هستیم. ده درصد امکانات دست ماست. بی عُرضگی از این بدتر. ما یک صدم جمعیت دنیاییم. ده درصد امکانات دست ماست اما جیب ما هم خالی است کیف ما هم خالی است.
وقتی عده ای خدمت پیامبر اکرم(ص) می رسیدند وقتی معرفی می کردند آقا فلان کاره است فلانی فلان کاره است حضرت با احترام نگاه می کرد. وقتی می گفتند فلان آقا بیکار است «سقط من عینین» از چشمان حضرت می افتاد، آدم بیکار آدم باشد بیکار باشد؟ از این طرف باید خودش در معرض کار قرار بدهد و از آن طرف هم باید کار تولید کند. کار فرهنگ رضوی یعنی این.
مبادا فکر کنید فرهنگ رضوی یعنی کمک به فقیر. فرهنگ رضوی یعنی فقر زدایی نه کمک به فقیر. و اگر نه کسانی که نه خدا را قبول دارند نه قیامت را قبول دارند نه امام را قبول دارند نه پیغمبر را قبول دارند آن ها هم به فقرا کمک می کنند موسسه حمایت از بی سرپرست در شوروی سابق و روسیه فعلی هست در چین هم هست. در ژاپن هست در کشورهای کمونیستی هم هست وجود مبارک امام رضا(ع) کاری کرد که وجود مبارک پیامبر هم همان کار را کرد. این توحید مبارک صدوق از قویترین و متقنترین جوامع روایی ماست. مخصوصا آن بخش پایانیاش که مناظره وجود مبارک امام رضا با سلیمان مروزی است.
* اولین کار امام رضا(ع) نشر معارف بود
اولین و اولین و اولین کار امام رضا(ع) نشر معارف و تولید این کارهای فرهنگی است که سواد است بعد جامعه خودش راه میفتد. اگر مسئله توحید حل شد همه مسائل حل میشود . در بیانی نورانی امام رضا(ع) میفرماید: من آن مسیحی که پیغمبر را قبول نداشته باشد (انا کافر بذالک) من آن عیسی را قبول ندارم. من مسیحی را می پذیرم که مبشر و رسول باشد. این در احتجاجات امام رضا(ع) است.
امام(ع) با مسیحیت آلوده مبارزه کرد با یهودیت آلوده مبارزه کرد امام رضا(ع) بر ایران و در ایران حق حیات دارد. ما می رفتیم که آن زرتشتیت را ادامه بدهیم. ایران یک وصله ای است نسبت به هند ما حداکثر 70 میلیونیم آن ها از میلیارد هم گذشتند. ما هرگز در این راه نیستیم که بمب اتم داشته باشیم نه فتوا بر این است نه مردم می خواهند.
اما آنها سالیان متمادی قبل از انقلاب اتمی بودند. ما کجا و هند کجا؟ ایران یک وصلهای است در برابر هند. اما شما ببینید از نظر فرهنگ آنها کجایند و ما کجا؟ هنوزم که هنوز است دو قدم آنطرفتر میروید هم موش را میپرستند هم گاو را. این ماییم که میگوییم «وحده وحده وحده» ما کجا و آنها کجا؟! آن کشوری که جمعیتش از میلیارد گذشته پیش ما یک روستا بیش نیست. اینها به برکت اسلام است.
* توحید یعنی کل کارها به دست ذات اقدس اله است
شما عزیزانی که در شرق عالم و غرب عالم کار فرهنگ رضوی میکنید بدانید که این شرط توحید است کل کارها به دست ذات اقدس اله است و اگر بخواهد فیضی برسد از راه ولایت است. نه اینکه او نمی تواند او که «اقرب الیه من حبل الورید» است. ما دستمان کوتاه است. باید از این راه، راه ولایت و خلافت اهل بیت عصمت و طهارت بگیریم. من مجددا مقدم شما مهیمانان گرامی را ارج می نهم.
خدماتی که در مشرق و مغرب عالم انجام دادید و میدهید، انشاءالله مقبول ذات اقدس اله باشد.