عالمانی که هم صحبت ائمه (ع) بودند
عالمانی که هم صحبت ائمه (ع) بودند | |
عالمان مدفون در مقبره الشیوخ قم؛ براى قم و مردم قم افتخارات فراوانى است. از جمله افتخارات آنان این است که اوّل کسانى که براى امامان معصوم، خمس فرستاده اند و از جمله آنها اینکه بعضى از آنان مورد اکرام و احترام خاص ائمه علیهم السّلام قرار گرفته، انگشتر یا خلعتى از ناحیه آن بزرگواران به آنها عطا شده است. |
شهر قم سابقه اى بسیار درخشان در ارتباط با على و آل على علیهم السّلام دارد و در این باب، داستان ها نقل شده است که از جمله آنها قضیّه دعبل خزاعى است. وى اشعار جالبى راجع به اهل بیت(ع) سرود که در حدود صدوبیست بیت است و طبق نقلى، او از حضرت رضا علیه السّلام جامه اى خواست که آقا پوشیده باشند تا آن را جزء کفن خود قرار دهد. حضرت رضا علیه السّلام پیراهنى که در تن داشتند را درآورده، به او مرحمت فرمودند. مردم قم از این جریان آگاه شدند و از دعبل درخواست کردند که آن را به سى هزار درهم به آنان بفروشد و دعبل نپذیرفت. آنان آمدند و راهى را که او عبور مى کرد، بستند و به زور آن جبّه را از او گرفتند و به او گفتند: اگر مى خواهى این پول را بگیر و اگرنه خودت بهتر مى دانى.
او گفت: به خدا سوگند که من از روى رضا و رغبت آن را به شما نخواهم داد و به صورت غصب هم که نفعى از براى شما ندارد و من شکایت شما را به حضرت رضا علیه السّلام خواهم کرد. بالاخره با او مصالحه کردند که سىهزار درهم و یک آستین پیراهن از ناحیه آستر به او بدهند و بر این مطلب توافق کردند و به او دادند و او راضى گردید و دعبل آن آستین پیراهن حضرت رضا علیهالسّلام را در کفن خود قرار داد.
و اینک به ذکر اسامى چندنفر از مفاخر و رجال بزرگ علمى و مذهبى قم از قدما و متأخرین که درقبرستان شیخان مدفون هستند مى پردازیم و شرح حال مختصرى از آنان را ارائه مى دهیم.
*- زکریابن آدم قمى
او از اصحاب حضرت رضا و حضرت جواد علیهماالسّلام است و حضرت رضا علیه السّلام نکاتى راجع به او فرموده اند که حاکى از اوج مقامات علمى و معنوى اوست.
على بن مسیّب مى گوید: "به حضرت رضا علیه السّلام عرض کردم: مسافت من بسیار زیاد و راه من دور است و برایم فراهم نیست که هر زمان بخواهم به حضور شما برسم. بنابراین از چه کسى معالم دین خود را فراگیرم؟ فرمود: از زکریّابن آدم قمى که مورد اعتماد بر دین و دنیاست. علىّ بن مسیّب مى گوید: چون به وطن خود بازگشتم به حضور زکریّابن آدم رسیده و همه مسایلى که مورد نیازم بود از او پرسش کردم.
محمّدبناسحاق و حسن بن محمد مى گویند: "سه ماه بعد از درگذشت زکریّابن آدم به سوى حج رفتیم، در اثناى راه نامه حضرت رضا علیه السّلام به دستمان رسید و در آن نوشته بودند: یاد جریانى کرده بودید که از قضاى الهى در مورد آن مردِ از دنیا رفته - زکریا - صورت گرفت. رحمت خدا بر او باد که در آن روز که به دنیا آمد و روزى که از دنیا رفت و روزى که زنده شده و مبعوث مى گردد! پس به حقیقت که او ایام زندگى خود را گذرانید، در حالى که عارف به حق و قایل به آن و صابر بود و مشکلات را به پاى حقّ حساب مى کرد. به هر چه خدا و رسول واجب گردانیده بود قیام مى نمود. رحمت خدا بر او با که درگذشت، در حالى که نقض احکام نکرد و آن را تبدیل ننموده و تغییر نداد. پس خداوند پاداش نیّت او را بدهد و مهمترین آرزوى او را به وى عطا کند."
زکریّابن آدم خود مى گوید: "به حضرت رضا علیه السّلام عرض کردم: من تصمیم دارم که از میان بستگان و خانواده ام بیرون روم. چه آنکه سفها و اهل گناه در آنها زیاد شده اند. حضرت فرمودند: نه این کار را مکن، زیرا بلا به سبب تو از اهل بیت و بستگانت دفع مى شود، آنچنان که از اهل بغداد به برکت موسى بن جعفر علیه السّلام دفع بلا مى شد."
و در نقلى آمده است که حضرت رضا علیه السّلام به زکریّابن آدم فرمودند:
"اِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ الْبَلاءَ بِکَ عَنْ اَهْلِ قُمْ کَما یَدْفَعُ الْبَلاءَ عَنْ اَهْلِ بَغْدادَ بِقَبْرِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیهالسّلام"؛ راستى که خداوند به وسیله تو از اهل قم بلا را دفع مى کند، چنانکه از اهل بغداد با قبر موسى بن جعفر علیه السّلام بلا را دفع مى فرماید.
سالى حضرت رضا علیه السّلام از مدینه به حج رفتند که زکریابن آدم زمیل؛ یعنى هم محمل حضرت بود تا به مکه رسیدند.
و بالاخره از این روایات استفاده مى شود که آن بزرگوار در اعلادرجه وثاقت و اطمینان است.
قبر شریف او در مقبره مبارک شیخان قم، نزدیکى قبر مرحوم میرزاى قمى است و در زیر بقعه اى قرار دارد که آن بقعه، تجدید بناشده، نماى خارجى آن را کاشیکارى کرده اند.
* زکری ابن ادریس یا ابوجریرقمى
گفته شده است که او از حضرت صادق، حضرت کاظم و حضرت رضا علیهم السّلام روایت کرده و کتابى نیز داشته است.
و از زکریابن آدم نقل شده که گفته است:"اول شب وارد بر حضرت رضا علیه السّلام شدم و تازه جریان درگذشت ابى جریر واقع شده بود. آقا راجع به او از من پرسش کردند و آنگاه بر او ترحّم فرموده و طلب رحمت کردند و همچنان با من سخن گفتند تا صبح شد و حضرت برخاستند و نماز صبح به جاى آوردند."
قبر شریف او در مقبرةالشیوخ، یعنى شیخان قم و نزدیکى قبر زکریابن آدم و میرزاى قمى است و گفته شده است که سال رحلتش سال 201، پس از رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها بوده است.
* على بن ابراهیم قمى
او از جمله روات امامیه و معاصر با حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام بوده است. مرحوم شیخ کلینى اعلى اللَّه مقامه در کتاب شریف کافى روایات بسیارى را از او نقل کرده و این حکایت از کمال وثوق و اعتماد شیخ کلینى بر آن بزرگوار مى کند.
آثار متعدد علمى و روایتى از آن بزرگوار باقى مانده و نام برده شده است. (87) لیکن شاید معروفترین آنها کتاب تفسیر اوست که در دو جلد، طبع شده و متکى بر روایات شریفه اى است که از طریق پدر بزرگوارش ابراهیم بن هاشم از حضرت باقر و حضرت صادق علیهماالسّلام نقل کرده است و چون وسایط بین ایشان و امام معصوم علیه السّلام کم است، از ارزش بالایى برخوردار خواهد بود. ضمناً پدر او از اصحاب حضرت رضا علیه السّلام بوده است.
او در قم از دنیا رفت و داراى قبّه شریفى است و نزدیک مقبره شیخان فعلی(که هم اکنون در میان بازار الغدیر) قرار دارد و محلّ زیارت اهل ایمان و علاقمندان به اهلبیت است.
* آخوند ملامحمدطاهر قمى رضوان اللَّه علیه
او از علماى بزرگ قم در زمان صفویه بوده است.
شیخ حر جبل عاملى او را با عناوین: عالم، محقّق، مدقّق، ثقه،فقیه،متکلم، محدث،جلیل القدر، عظیم الشأن یاد کرده است. او صاحب تألیفات متعدّدى بوده است، از قبیل:
1- شرح تهذیب الحدیث
2- حکمةالعارفین فى ردّ شبه المخالفین
3- الاربعین فى فضایل امیرالمؤمنین
4- رسالةالجمعة
5- الفوایدالدینیة در ردّ بر حکما و صوفیه
6- حَجةالاسلام و کتاب هاى دیگر.
و بنابر نقلى که کرده اند، میان این بزرگوار و محدث و مفسّر نامى، فیض کاشانى رحمةاللَّه علیه اختلاف در عقیده و نظر بوده و بر او خرده مى گرفته است.
بالاخره این بزرگوار در قم، پایگاه خود از دنیا رفت و در نزدیکى قبر زکریّابن آدم و در بقعه او مدفون گردید.
* حاج میرزا محمد ارباب
مرحوم آیت اللَّه آقاى حاج میرزا محمد ارباب، فرزند محمدتقى بیک ارباب در سال 1273 ه'ق در قم و در یک خانواده کشاورز تولد یافت. پس از تعلم مقدمات و سطح، به عتبات عالیات رفت. از محضر مرحوم حاج میرزا حبیب اللَّه رشتى و مرحوم آقاى آخوند خراسانى استفاده کرد و مدتى از محضر افادات مرحوم میرزاى بزرگ شیرازى بهره مند گردید.
مرحوم علامه تهرانى او را از تلامذه میرزاى شیرازى مىشمارد و مى گوید: "حاج میرزا محمد ارباب قمى، با آقا حسن قمى و مولا عبداللَّه قمى به سامرا آمد و سالهاى کمى در آنجا بود، بعد با مولا عبداللَّه به نجف رفت و سالیانى در نجف بود. آنگاه به قم بازگشت و امروز او در قم از مروّجین و محقّقین و مصنّفین است."
آن بزرگوار داراى تألیف ارزندهاى است به نام اربعین حسینیه یا چهل حدیث حسینى و آن کتابى است در مقتل و تحقیقات فراوانى پیرامون فضایل و مناقب و مصایب حضرت سیدالشّهدا علیه السّلام و روایات وارده درباره آن حضرت دارند و تا کنون دو بار چاپ شده است و مرحوم تهرانى مىگوید: "آن را در سال 1328 به نام متولّىباشى، سید محمدباقرحسینى، که از اولاد على بن الحسین علیهماالسّلام است، نگاشت."
از خصوصیات و مزایاى آن بزرگوار این است که در بزرگداشت مقام ارجمند مرحوم آیت اللَّه العظمى حایرى چیزى نگذاشته است، زیرا او به هنگامى که آقاى حاج شیخ عبدالکریم به قم آمده و رحل اقامت افکنده اند، خود از علماى برجسته، نافذالکلمه و محترم شهر به شمار مى رفته است، مع ذلک زعامت آن مرد بزرگ را پذیرفته و با او همکارى نموده و بسیار نسبت به وى تواضع مى کرده است.
او هر وقت مىخواسته به جایى برود سوار مرکب متداول آن عصر مىشده است، گاهى که در مسیر خود به آقاى حاج شیخ عبدالکریم برخورد مى کرده، از حیوان سوارى خود پیاده مى شده و اداى احترام مى نموده است، دوباره سوار مى شده و به راه خود ادامه مىداده است.
و نیز مرحوم آقاى ارباب منبر نمى رفته اند، جز در مجلس روضهاى که از سول مرحوم آیت اللَّه العظمى حایرى به مناسبت سوگوارى حضرت زهراى اطهر سلام اللَّه علیها در مسجد بالاسر حضرت معصومه سلام اللَّه علیها منعقد مىشده است که استثناءً در این مجلس به احترام آقاى حاج شیخ عبدالکریم، منبر مى رفته اند.
آن بزرگوار طبع لطیفى داشته و اشعار در مدایح و مراثى اهلبیت علیهم السّلام مىگفته است و از جمله اشعارشان قطعه شعر معروفى است در خطاب به حضرت ولى عصر و یادآورى مصایب کربلا که مطلع آن این است:
چه خوش باشد که بعد از انتظارى
به امیدى رسند امیدواران
و این شعر در بسیارى از مجالس خوانده مى شود و وعاظ و خطبا و گاهى مداحان، آن را با سوز مخصوص مى خوانند و اثر خاصّى در مستمعین دارد.
آن روحانى بزرگوار و موجّه در ماه جمادى الاولى سال 1341 هجرى، یک سال بعد از مهاجرت مرحوم حایرى به قم، در سن 68 سالگى درگذشت و در قبرستان شیخان قم که مدفن بسیارى از علماى بلندپایه است دفن گردید. رحمة اللَّه و رضوانه علیه.
*بانوی ملکوت :آیة الله علىاکبر کریمى جهرمى